حجت الاسلام و المسلمین محسن غرویان عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) در مورد اینکه چرا علوم انسانی در جامعه کمتر به مسائل مبتلابه مردم می پردازد، به خبرنگار مهر گفت: یکی از بحثهایی که مقام معظم رهبری بارها در جلساتی که کارشناسان و متخصصین و علما خدمتشان می روند و بعضاً بنده هم توفیق حضور در این جلسات را داشته ام تأکید داشتند این است که علوم انسانی باید کاربردی شود و جنبه های تجریدی و انتزاعی علوم انسانی بر جنبههای کاربردی آن غلبه یافته است.
این نویسنده و محقق ادامه داد: کرسیهای نظریه پردازی و طرح مسائل نرم افزاری باید راهکار و روش اجرا و پیاده کردن در مسائل مختلف علوم انسانی را مطرح کند. این ضعف وجود دارد و کار دانشگاهها و حوزه ها علمیه است که به این مسئله بپردازند. ولی اینکه علت اینکه چرا علوم انسانی کاربردی نیست به خاطر غفلت و بی توجهی و ضعفی است که در حوزه علوم انسانی داشتهایم.
این محقق و پژوهشگر مسائل فلسفی تصریح کرد: باید تصمیمات جدی تری گرفته شود تحقق این امر حمایتهای دولتی میخواهد، بودجه میخواهد تا کارهایش انجام شود. دعوت از متفکرین واقعی و نظریه پردازان قدم اول است و پرهیز از سیاسی کاری و سیاست بازی در این زمینه نقش مهمی دارد.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة در مورد اینکه چگونه می توان علوم انسانی را با مسائل روز جامعه مرتبط کرد هم یادآور شد: علوم انسانی به طور ذاتی با مسائل اجتماعی ارتباط دارد. زیرا محور علوم انسانی، انسان است و انسان است که در صحنه جامعه و سیاست و اقتصاد نقش محوری را بازی میکند. بنابراین، این ارتباط یک امر روشنی است.
وی با اشاره به اینکه انسان نقش آفرین در همه صحنه هاست، اظهار داشت: بنابراین خود به خود همه تئوری پردازی ها در محور انسان با مسائل اجتماعی و محیط زندگی انسانها مرتبط می شود، ولی متفکرین و نظریه پردازها باید به شکل سیستماتیک راهکار مشخصی ارائه کنند که این گام بعدی است برای اینکه این ارتباط را بیشتر کند و ثمره و نتیجه عملی هم به دنبال دارد. برای مثال فرض کنید در صدا و سیما باید مسائلی مانند محیط زیست، بانکداری، سبک زندگی و هنر و ... باید به شکل کاربردی در بیایند که امیدوارم قدمی در این خصوص برداریم.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة در مورد اینکه آیا اصول علوم انسانی مانند علوم ریاضی و فنی ثابت است یا اینکه علوم انسانی بومی است هم تصریح کرد: اینها همه اش حرف است. یعنی ما هم اصول ثابتی در انسان شناسی داریم در فطرت عدالت خواهی و آزادی خواهی، ولی مصادیق آن در کشورهای مختلف متفاوت است. بنابر آن پارادایم ها و آموزههای اعتقادی و آداب و سنن شان، آزادی و عدالت مصادیقشان فرق میکند. ما هم در کشور خودمان بالاخره آداب و سنت و دین و عقایدی داریم میتوانیم آن مفاهیم کلی آزادی طلبی و عدالت خواهی، مصادیقش را در چارچوب قانون و عقاید خودمان بومی سازی کنیم.
این محقق و پژوهشگر مسائل فلسفی در مورد اینکه چگونه می توانیم علوم انسانی را در کشور بومی سازی کنیم، هم یادآور شد: این مسئله کار میبرد. این کار هم یک شبه انجام نمیشود. به مرور زمان باید متخصصین فن بنشینند اینها در جلسات و کمیسیونها بررسی کنند. امکان تحقق آن وجود دارد اما نیازمند وقت و سرمایه گذاری است و باید برنامه ریزی لازم انجام شود. الان انرژیهای زیادی صرف بگو و مگوهای حزبی و جناحی و سیاسی میشود باید این انرژیها صرف مدل دادن به این مسئله شود. همان جلساتی که رهبر معظم انقلاب از کارشناسان استفاده می کنند و نظر آنها را جویا می شوند بیشتر گذاشته شود. مثل جلسات الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت باید تداوم پیدا کند تا به تدریج مدلهای بومی سازی بیرون بیایند.